امروزه از گردشگری به عنوان زودبازدهترین صنعت اقتصادی دنیا و نجاتبخش بسیاری از اقتصادهای فروریخته و ازهمگسسته جهان معاصر یاد میشود. همچنین با توجه به پارامترهای اثرگذار بر کسبوکار و کارآفرینی در قرن بیستویکم از گردشگری بهعنوان بزرگترین و سریعترین صنعت درحالرشد دنیا نام برده میشود که مزیتهای فراوانی در تمامی ابعاد دارد؛ مزیتهایی که هرکدام میتواند از لحاظ اقتصادی تأثیر شگرفی در اشتغالزایی، فقرزدایی، تعاملات فرهنگی، حفظ و بهبود محیطزیست و میراثفرهنگی، رشد و تولید ناخالص داخلی و توسعه زیرساختها در سطح جهان به شمار آید.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتواند با داشتن جاذبههای فراوان به رتبههای نخست در سطح جهان دست یابد. این امر در صورتی اجرایی میشود که همه مسئولان بهویژه سازمانهای مرتبط در این زمینه، گام برداشته و با یکدیگر هماهنگ باشند. البته نباید فراموش کرد که هنوز نتوانستهایم به جایگاه واقعی کشورمان در صنعت گردشگری دست یابیم. موضوع جذب گردشگر خارجی سالهای متمادی است که به یکی از دغدغههای برنامهریزان کشور بدل شده و در این راستا اقدامات مختلفی ازجمله لغو ویزای یکطرفه، صدور روادید فرودگاهی، ارائه تسهیلات و غیره صورت گرفته است. این در حالی است که هنوز نتوانستهایم به جایگاه شایسته خویش دست یابیم، اما همچنان شیب مثبت آن بهخوبی حس میشود. پر واضح است که دست یافتن به ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل اشارهشده در سند چشمانداز با کمک اقتصاد گردشگری هنگامی میسر خواهد شد که دستگاه دیپلماسی کشور گامهای اولیه تعامل با دنیا را برای گسترش همکاریهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی برداشته باشد و با بهرهگیری از روابط سیاسی با کشورهای دیگر مبادرت به نهادینه کردن اقتصاد گردشگری، ایجاد اشتغال، افزایش جذب منابع و سرمایهگذاری خارجی و فناوری پیشرفته در حوزه گردشگری و گسترش بازارهای صادراتی برای ورود صنایعدستی ایران به بازار جهانی و افزایش سهم ایران از گردشگری در دنیا بنماید. آنچه این موضوع را الزامی میسازد، آن است که اساسا دیپلماسی گردشگری صرفا به دنبال بهرهگیری از دیپلماسی و سیاست خارجی نیست، بلکه میتواند به تحقق اهداف سیاست خارجی نیز یاری رساند و از همین رو بین دیپلماسی گردشگری و دیپلماسی سیاست خارجی رابطهای متقابل و دوسویه وجود دارد. مهمترین کارکردهای دیپلماسی گردشگری برای سیاست خارجی را میتوان در چند گزاره و بهصورت زیر خلاصه کرد:
بهطور کلی گردشگری بینالمللی(چه ورودی و چه خروجی) میتواند باعث تفاهم و درک متقابل ملتها از یکدیگر شود. شعار «گردشگری، ابزاری برای صلح و گفتوگوی تمدنها» منبعث از این ویژگی است که باعث نزدیکتر شدن ملتها و در نهایت دولتها به یکدیگر میشود. دولتهایی که مشکلات تاریخی با یکدیگر دارند، میتوانند از این شیوه برای نزدیکتر شدن به یکدیگر استفاده کنند. از سویی دیگر هر گردشگر بالقوه یک دیپلمات به حساب میآید که هم پیام کشور خود را به کشوری دیگر میبرد و هم پیام کشور مقصد را به کشور خود میآورد. سوءتفاهم نهتنها در روابط بین انسانها، بلکه در روابط کشورها با یکدیگر هم نقش مهمی دارد. سالهاست بین ایران و غرب و برخی کشورهای منطقه سوءتفاهمهایی وجود دارد که دیپلماسی گردشگری میتواند تا حدی به رفع آنها کمک کند و زمینه را برای بهبود روابط جمهوری اسلامی ایران با آنها فراهم نماید. گردشگری به یافتن زبان مشترک صلح میان ملتها نیز کمک میکند و این امر یاریگر دولتها نیز هست تا در سیاست خارجی خود به دنبال تأمین امنیت ملی از طریق صلح باشند. دیپلماسی گردشگری تقویتکننده دیپلماسی صلح در برابر دیپلماسی جنگ است؛ زیرا اساسا زبان گردشگری زبان صلح و پیامش دوستی برای انسانهاست و از طریق گردشگری است که صلحطلب بودن یک ملت برای دیگران معلوم میشود و لذا پیشداوریهای منفی تا حد زیادی تصحیح میشود. از آنجا که گردشگری به تصحیح و تغییر تصاویر کلیشهای موجود از کشورها کمک میکند، گردشگران بدون واسطه با واقعیتهای جامعه و دولت میزبان آشنا میشوند و برداشتهای قبلی خود را تصحیح میکنند. سالهاست رسانههای معاند و استکباری میکوشند تصویری منفی از ایران و جمهوری اسلامی به جهانیان عرضه کنند و در چنین شرایطی گردشگری بهتر از هر ابزاری میتواند نادرستی این تصویر رسانهای را اثبات کند و این به سود دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی است. در طرف دیگر، گردشگران ایرانی هم میتوانند تصاویر موجود از برخی کشورها در میان مسئولان را تصحیح یا تغییر دهند. در کلام آخر نیز میتوان گردشگری را پلی برای صدور انقلاب و ارزشهای آن تلقی کرد. با توجه به اینکه راهبرد صدور ارزشهای انقلاب همواره از ارکان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود، دیپلماسی گردشگری میتواند به سهم خود نقش مهمی در این امر ایفا نماید. کسانی که بهعنوان گردشگر از ایران راهی خارج میشوند و آنهایی که بهعنوان گردشگر وارد کشورمان میشوند، با ارزشهای انقلاب اسلامی آشنا میشوند و این روش یکی از بهترین راههای معرفی انقلاب به شیوه نرم به حساب میآید. و در یک کلام، بهطور مشخص جذب گردشگر از کشورهای مختلف و بهویژه اسلامی میتواند به اهداف افق 1404 در حوزه گردشگری که مبتنی بر جذب 20میلیون گردشگر ورودی است، جامه عمل بپوشاند و در این راه استفاده از ظرفیت دیپلماسی گردشگری طی این طریق را روانتر و سهلتر میسازد.