مریم و امیر هر وقت پیش پدربزرگشان میرفتند او را در حال کتاب خواندن میدیدند. یک روز که آنجا بودند، پدربزرگ داشت کتاب میخواند و با خودش زیر لب شعری زمزمه میکرد.
کد خبر: ۲۴۹۸۰۰ / تاریخ انتشار: ۲۸ / ۰۶ / ۱۴۰۳
کتاب «من و یک گلدان خالی» نوشتهی مرجان فولادوند داستان دختر کوچکی را روایت میکند که مادربزرگش داخل قوطی قرص برایش تخم گل فرستاده است تا آنها را بکارد.
کد خبر: ۲۴۵۸۱۲ / تاریخ انتشار: ۲۶ / ۰۶ / ۱۴۰۳
همیشه بزرگترها مواظب کوچکترها هستند. در کارها کمک و اگر سؤالی داشتند راهنماییشان میکنند. سینا هم برادر بزرگتر بود.
کد خبر: ۲۴۶۲۶۹ / تاریخ انتشار: ۲۴ / ۰۶ / ۱۴۰۳
همهی بچههای کلاس منتظر معلم بودیم که بیاید و جلسهی دیگری از کلاس «نوشتن خلاق» را شروع کنیم. ناگهان مردی با روپوش پزشکی به تن و دستاری سفید بر سر وارد شد.
کد خبر: ۲۴۵۲۲۳ / تاریخ انتشار: ۲۰ / ۰۶ / ۱۴۰۳
همهی ما میدانیم که دروغ گفتن بد و دامن زدن به حرفهای نادرست و غیرواقعی که به آنها «شایعه» میگویند کار خطرناکی است.
کد خبر: ۲۴۹۸۲۰ / تاریخ انتشار: ۱۹ / ۰۶ / ۱۴۰۳
داستان کتاب دربارهی زندگی پسری به نام «سپهر» است که از لحظهی تولد دچار بیماری قلبی خطرناکی است و مادر او از ابتدای تولد فرزندش، مشکلات سپهر را روایت میکند.
کد خبر: ۲۴۰۵۶۰ / تاریخ انتشار: ۱۸ / ۰۶ / ۱۴۰۳