تا پایان سال ۱۴۰۳ درِ سه خانه تاریخی مشهد به روی مردم باز می‌شود مشهد در سطح ملی و بین‌المللی، «شهر دوست‌دار خانواده» معرفی شود محدودیت‌های ترافیکی مشهد در رژه روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ اعلام شد گلایه‌مندی شهروندان از طرح ویژه سازمان اتوبوس‌رانی مشهد | ماجرای نیم‌دور پیشگیری از وقوع حوادث با آموزش‌های شهروندی رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: همراهی مردم با مدیریت شهری مهم ترین رکن توسعه شهری است رئیس شورای عالی استان‌ها: هفت‌ساله شدن، بهره‌وری شوراهای اسلامی شهر را افزایش می‌دهد اعمال‌قانون ۱۹۹۱ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۵ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) مترو مشهد روز شنبه (۳۱ شهریور ۱۴۰۳) رایگان است سرویس‌دهی صلواتی اتوبوس‌های درون‌شهری مشهد در روز میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و اول مهرماه با اجرای طرح انتقال پساب به غرب مشهد مشکل کم‌آبی رفع می‌شود | پایان سراب، در مسیر سیرآب نصب و راه‌اندازی دستگاه آب‌شیرین‌کن در ۹ روستای مشهد آیا تجربه بافت تاریخی یزد برای مشهد مفید است؟ لزوم بازنگری در محدودیت‌های درآمدی شهرداری‌ها اعمال‌قانون ۱۸۰۹ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۸ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) آمادگی کامل حوزه حمل‌ونقل و ترافیک شهری مشهد هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ خراسان‌رضوی، رتبه اول به‌روزرسانی اسناد اجاره‌ای در کشور + فیلم مشارکت بی‌سابقه مردم مشهد در اجرای پروژه‌های شهری مشهد، قله نهضت آسفالت کشور ترافیک سنگین در بزرگراه شهید چراغچی، خیابان امام‌خمینی(ره) و پیرامون حرم امام‌رضا(ع) (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) شهردار مشهدمقدس: دستگاه حفار تونل خط ۳ متروی مشهد به زودی وارد قاسم‌آباد می‌شود گل‌های پاییزی به زودی میهمان مشهد می‌شوند 
سرخط خبرها

«اما و اگر»های یک حال خوب

  • کد خبر: ۶۱۳۱۷
  • ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۸
«اما و اگر»های یک حال خوب
بهروز فرهمند - روزنامه‌نگار

یکم. تعریفش را از دور و نزدیک شنیده ام. «جمعه بازار» یکی از مناطق شهر را می گویم، پس همین جمعه، دمدمه های ظهر، شا ل وکلاه می کنیم و با خانواده می رویم تا وقت بگذرانیم و دوری بزنیم و چشم بچرخانیم و چیزکی بخریم... شاید.


دوم. جمعه بازارها همیشه حال وهوای خودشان را دارند.
از جان مرغ تا شیر آدمیزاد در بساطشان پیدا می شود؛ فروشنده هایی که در هوای سرد استخوان سوز، پشت پاچال یا در گوشه غرفه یک دردو مترشان، نشسته اند و با چشمان گودافتاده، خیره اند به دست مشتری هایی که گاه، از خودشان نادارتر و ناچارتر هستند. با این همه، غرفه های ازهمه رنگ و آدم های درتکاپو را دوست داری. باور ندارید؟ پیشنهاد می کنم شما هم امتحانش کنید.


سوم. از «خریددرمانی» چه می دانید؟ مرادم خرید کردن با انگیزه تغییر حال وهوا و خلق وخوست. آدم هایی هستند که با این روش، حال دل خودشان را خوب می کنند. برخی روان شناس ها از «خرید کردن» با نام «اعتیاد خاموش خانم ها» نام می برند. راست و دروغش با خودشان.


چهارم. اگر می خواهید حال دلتان خوش شود و درمانش را در «خریددرمانی» می جویید، لازم نیست همیشه تیپ بزنید و با موهای واکس زده و چهره ای «آراگیرا»شده، از هایپرمارکت ها و «مال»ها و فروشگاه های پرزرق وبرق برندهای چندملیتی سر درآورید؛ هرچند آن هم خودش عالمی دارد، اما نه برای امثال ما که به نیمه دوم زندگی پا گذاشته ایم. باور کنید همین جمعه بازارها و چندشنبه بازارهای سنتی و دیمه خودمان با آن درهم ریختگی غرفه ها و با آن فروشندگان بی شیله وپیله، گاه چنان برای من و شما دلبری می کند و شور چشم چرخاندن بر روی کالاها و خرید کردن را در دل ما زنده که تا مدت ها خاطره و حس خوبش به یادگار می ماند.

پنجم. کمی آن سوتر از محوطه جمعه بازار، چند پیرزن دستفروش درکنار پیاده رو بساط کرده اند. نمی دانم، شاید از پس هزینه اجاره غرفه در محوطه بازار برنیامده اند. یکی شان جوراب دستباف کرکی و پاپوش های بافتنی گرم می فروشد و همه را درهم وبرهم، روی یک پلاستیک مشکی کوچک ریخته است. رنگ های گرم و شاد دست بافته های بانوی مسن فروشنده، چشم ها را می نوازد. یک جفت پاپوش بافتنی خوش رنگ بچگانه می خرم به قیمت خیلی مناسب. از کسب وکارش که می پرسم، زبان به شکایت می گشاید. همه حرف هایش را می شنوم اما هیچ نمی گویم!


ششم. می گویند خرید کردن از بساطی ها و فروشنده های دوره گرد از این دست، هرقدر کوچک و کم هم باشد، برکت زندگی خریدار است. نمی دانم شما هم این را باور دارید یا نه؟


هفتم. خرید کرده ایم و به خانه برمی گردیم. باید به خودم تلقین کنم که حال و روزم «به» شده است. زیر لب نجوا می کنم: «ان شاءا... که گربه است!» ناگهان در همان حوالی، نگاهم را بیلبورد بزرگ حاشیه خیابان می دزدد، از همان ها که من و شما را به «خنده» و دل خوش، فرامی خواند. می خواهم اطاعت امر کنم و لبخندکی بر چهره بنشانم؛ چه بسا زورکی!، اما نمی دانم چرا چهره پیرزن دستفروش، پیش چشمانم رژه می رود؟... «کاش حال دل همه خوب باشد.» این را -تلخ کامانه- در دل آرزو می کنم و تا رسیدن به خانه، زبان به کام می گیرم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->