زمین لرزه دو شهرستان خراسان رضوی را لرزاند (جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳) برخورد تریلی با ۲ دستگاه سواری در جاده ارومیه – مهاباد چهار فوتی برجای گذاشت ترافیک سنگین در مبادی ورودی و خروجی‌ مشهد (۳۰ شهریور ۱۴۰۳) شهروندان خراسان رضوی از توقف در حاشیه مسیل‌ها و صعود به ارتفاعات خودداری کنند (۳۰ شهریور ۱۴۰۳) کشف ۴۱ گوشی سرقتی در هنگ مرزی تایباد (۳۰ شهریور ۱۴۰۳) سرقت خودرو، در پوشش مادر و فرزندی، در مشهد (۳۰شهریور ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی | افزایش دمای هوا در هفته آینده (۳۰ شهریور ۱۴۰۳) رئیس سازمان غذا و دارو: برای ارسال دارو و تجهیزات پزشکی به لبنان آماده‌ایم پرداخت مستمری ۱۳ هزار نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی از سرگرفته می‌شود ترافیک سنگین در محور جنوب به شمال چالوس (۳۰ شهریور ۱۴۰۳) طوفان ایتالیا بیش از ۱۰۰۰ نفر را از خانه‌هایشان فراری داد مرگ دردناک راننده خودرو ۴۰۵ در محور اسفراین بر اثر آتش گرفتن خودرو کشف ۴.۵ میلیارد ریال ارز قاچاق در تایباد برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد
سرخط خبرها

شگرد‌های سرقت هکر ۱۷ ساله در فضای مجازی

  • کد خبر: ۲۸۴۷۰
  • ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۹
شگرد‌های سرقت هکر ۱۷ ساله در فضای مجازی
یکی از اعضای باند «هکر‌های ۱۷ ساله» از روز‌های دستگیری و مسیر اشتباهی که رفته است می‌گوید.
محمدجواد ابوعطا/شهرآرانیوز - مهدی کلاس دهم را تمام می‌کند، خودش می‌گوید دیگر حوصله درس خواندن را نداشته است. دنبال کار می‌رود، اما نه مدرک تحصیلی داشته و نه تخصص دندان‌گیری. بیکاری، بی‌پولی و سرکوفت‌هایی که در سن هفده سالگی می‌شنود، احساساتش را به غلیان می‌آورد و تصمیم می‌گیرد که خودش را به همه و به خصوص اطرافیان ثابت کند.
 
تنها الگوی به ظاهر موفق اطرافش، نوجوانی هم سن و سال خودش بوده که با شرایط شبیه او، توانسته در مدتی کوتاه با استفاده از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، خودش را از اتهام «بی‌عرضگی» برهاند. وقتی مهدی شرایط سفید زندگی‌اش را برای دوستش تعریف می‌کند، با استقبال گرم او روبه‌رو می‌شود و همین دیالوگ کوتاه، نقطه عطفی می‌شود برای یک رفاقت سیاه.
 
زمانی با این نوجوان هفده ساله در ساختمان پلیس فتای خراسان‌رضوی روبه‌رو می‌شوم که او و ۲ همدستش به دلیل جرائم سریالی‌شان دستگیر شده‌اند و با اتهام کلاهبرداری ۲ میلیارد تومانی در حال بازجویی هستند. ماحصل این دیدار منجر به مصاحبه با یکی از متهمان باند «هکر‌های ۱۷ ساله» می‌شود که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

چند وقت است که این کار را می‌کنید؟
حدود ۳ تا ۴ ماه.

اما در پرونده‌ات آمده که نزدیک ۲ سال است!
نه این درست نیست و من تنها چندماه است این کار را می‌کنم. البته گاهی کار را موقتا تعطیل می‌کردیم و دوباره شروع می‌کردیم.

چرا حاضر شدی تن به کلاهبرداری بدهی؟
بیکار و بی‌پول بودم. هیچ چاره دیگری نداشتم. بی‌پول که باشی حاضری هر کاری بکنی. رفاقتی وارد این کار شدم، اصلا وقتی بحث رفاقت مطرح می‌شود حاضری برای رفیقت هر کاری بکنی، حتی اگر بگوید موادمخدر جابه‌جا کن، انجام می‌دهی.

در این باند چند نفر بودید و چطور با هم آشنا شدید؟
ما ۴ نفر بودیم و هم‌محله‌ای بودیم، علیرضا را خودم به سردسته باند معرفی کردم که او نقشش فقط دریافت کالا‌های خریداری شده بود و به ازایش تنها پول غذا و لباسش را پرداخت می‌کردیم، ولی وجه نقد به او نمی‌دادیم. یکی از دوستانمان را چند وقت پیش گرفتند و، چون سنش ۱۸ سال شده بود الان در زندان است.

چقدر درس خوانده‌ای و چطوری با این شگرد آشنا شدی؟
من تا کلاس دهم بیشتر نخوانده‌ام. این کار را یکی از دوستانم شروع کرده بود که خودش می‌گفت از یکی دیگر یاد گرفته بود که کم‌کم به من هم آموزش داد.

وظیفه تو در این باند چه بود؟
همه کار می‌کردم.

می‌دانستید برای افرادی که ندانسته فریب شما را می‌خوردند چه مشکلاتی درست می‌کردید؟
بله می‌دانستیم که حسابشان مسدود می‌شود، ولی نمی‌توانستیم از کارت‌های بانکی خودمان استفاده کنیم.

این پول‌ها از کجا می‌آمد؟
در کانال‌های تلگرام و پیج‌های مختلف اینستاگرام کالا‌هایی که وجود خارجی نداشتند را با نصف قیمت اصلی‌اش برای فروش می‌گذاشتیم و موقعی که فردی فریب می‌خورد و برای این کالا حاضر به واریز مبلغ بود، شماره کارت افرادی که می‌خواستند کالای گران‌قیمتی را در فضای مجازی بفروشند را می‌گرفتیم و به این افراد می‌دادیم. بعد از واریز وجه رسید واریز را برای فروشنده می‌فرستادیم و با تاکسی کالا را تحویل می‌گرفتیم. چون کالا‌ها معمولا گوشی‌های تلفن همراه نو بود و کارتن و همه چیز داشت، خیلی راحت آن‌ها را توی بازار به قیمتی کمتر می‌فروختیم.

خانواده می‌دانستند چه کار می‌کنید؟
نه از هیچ چیز خبر نداشتند. نمی‌گذاشتم بفهمند و هر وقت سؤال می‌پرسیدند می‌گفتم که کار‌های اینترنتی می‌کنم و آن‌ها چیزی نمی‌گفتند.

کی متوجه شدند؟
موقعی که دستگیر شدم، مادرم در خانه بود. خودم می‌دانستم چرا دستگیر شده‌ام، اما مادرم نمی‌دانست که مأموران برایش توضیح دادند.

از موقعی که دستگیر شده‌ای خانواده‌ات را دیده‌ای؟ واکنش آن‌ها چه بود؟
نه ندیده‌ام و نمی‌دانم چه می‌کنند.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
نه اصلا فکرش را نمی‌کردم، چون هیچ سرنخی از خودمان به جا نمی‌گذاشتیم. روزی یکی به من گفت که آخر دوستانت تو را گیر می‌اندازند که همین‌طور هم شد و یک روز که سردسته باند برای دریافت جنس رفته بود، مأموران دستگیرش کردند و او هم همه ما را لو داد.

موقع کلاهبرداری‌ها نمی‌ترسیدید که گیر بیفتید؟
همیشه استرس داشتیم. چون ممکن بود طرف مقابلمان مأمور باشد و ما را شناسایی کند.

این سرقت‌ها ارزشش را داشت؟
نه اینکه فکر کنید، چون دستگیر شده‌ام این‌طور می‌گویم، ولی واقعاً ارزشش را نداشت. یعنی اگر سرکار بروی و فقط ماهی ۵۰۰ هزار تومان مال حلال به خانه‌ات ببری و سر راحت روی بالشت بگذاری، ارزشمند‌تر و بابرکت‌تر از پول زیاد حرام است. ما یک لحظه آرامش و قرار نداشتیم. حالا هم که سابقه‌دار شده‌ایم و جوانی‌مان در زندان از بین می‌رود. خانواده‌مان هم باید زندگی‌شان را بگذارند و با رد مال شاکیان را راضی کنند تا ما بتوانیم آزاد شویم.
 
شگرد‌های سرقت میلیاردی هکرهای ۱۷ ساله در فضای مجازی
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->