مرگ دردناک راننده خودرو ۴۰۵ در محور اسفراین بر اثر آتش گرفتن خودرو کشف ۴.۵ میلیارد ریال ارز قاچاق در تایباد برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند
سرخط خبرها

وقتی عدد‌ها به اسم تبدیل می‌شوند

  • کد خبر: ۲۶۴۰۳
  • ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۵
وقتی عدد‌ها به اسم تبدیل می‌شوند
دکتر عقیله موسوی - روان‌درمانگر تحلیلی
گاهی حتی آمار هزاران کشته هم برای ما تنها یک عدد است؛ عددی که هر روزه چندین‌بار می‌خوانیم و می‌شنویم و به دیگران گزارشش می‌کنیم. عدد‌هایی که هرکدامشان، عزیزانِ کسانی بوده‌اند. عدد‌هایی که اسم داشته‌اند و حیات. عدد‌هایی که تصور نمی‌کردند قرار است دیگر نباشند، اما این آمار توصیفی، به‌ ناگاه می‌تواند برای هرکدام از ما به یک اسم و واقعیتی آغشته به پوست و استخوان تبدیل شود، وقتی ما نیز می‌شویم وابستگانِ یکی از این اعداد ازدست‌رفته. وقتی ما هم فردی مهم، نزدیک و آشنا را از دست می‌دهیم. عددی که برای ما جان دارد، اسم دارد و تاریخچه‌ای از خاطرات و عواطف است. آن وقت سوگ به‌سراغمان می‌آید. فقدان برایمان ملموس و نزدیک می‌شود. سوگ یک فرد مهم، همیشه تاریخ اتفاقی بهت‌انگیز و سخت بوده است؛ چیزی که همواره درباره آن شعر و حرف و نظریه و فیلم و هزاران چیز ساخته شده است. سوگ گاهی تاب‌نیاوردنی‌تر از آن است که به‌راحتی بتوان از آن گذشت و می‌تواند به یک افسردگی عمیق و ماندگار بدل شود که تا لحظه رفتن خودمان نیز در اتاق‌های درونمان، خانه دارد.
با آنکه سوگ همواره تجربه‌ای است که خود را در آن تنها حس می‌کنیم، ما برای سوگمان ضجه می‌زنیم و گریه می‌کنیم، حرف می‌زنیم با دیگران از خاطراتش، از کار‌هایی که کرده و حرف‌هایی که گفته است. از احساساتمان به او و گاهی هم خشم‌هایمان. اما چون او از دست رفته است، آن چیزی که پررنگ‌تر از همه‌چیز به‌سراغمان می‌آید، این است که چقدر برای ما مهم بوده و بخش‌های بزرگی از ما به او تعلق داشته است. ما در گذران سوگ، خودمان را رها می‌کنیم در غم و در آغوش‌هایی که مراقبمان هستند. تجربه اشتراک گذاشتن سوگمان با دیگران و دیدن اینکه دیگران نیز غمگین‌اند و دل‌داری‌هایی که هست، همه مسیری است مؤثر برای طی‌کردن این غم تحمل‌ناپذیر.
اما، الان ما در شرایط متفاوتی هستیم. ما عزیزانی را از دست می‌دهیم که حتی دیگر بدنشان هم دراختیار ما نیست تا خاکشان کنیم و با مشت‌مشت خاکی که بر قبرشان می‌ریزیم، اندوهمان را کمتر کنیم. در وضعیتی دچار سوگ می‌شویم که دیگر آغوش‌های تسکین‌دهنده و همراهی‌های آرامش‌دهنده کم است. ما این روزها، سوگ در انزوا و تنهایی را تجربه می‌کنیم. دیگر مراسم معمول و تسلیت‌های همیشگی وجود ندارد. هم‌دردان زیادی هستند، اما شبکه حمایتی در این روز‌ها ضعیف‌تر از معمول است. مراقبت‌های عمومی حکم می‌کند که کسی دورمان جمع نشود و حتی ما هم نمی‌توانیم از خانه بیرون برویم و باوجود همه این‌ها، درد فقدان همچنان پررنگ و پرتنش حضور دارد.
یکی از چیز‌هایی که در سوگ به‌سراغمان می‌آید، این است که زندگی نیز برای ما بی‌ارزش می‌شود و درپی پرسش جدی از آن می‌افتیم. این روز‌ها مستعدیم که رفتار‌های آسیب‌رسان بیشتری درقبالِ خود انجام دهیم. ممکن است حتی بخواهیم خودمان را در معرض بیماری قرار دهیم تا دیگر این فقدان را تحمل نکنیم. در فقدان چنان درد بزرگی اگر مراقبت خودمان و دیگران نباشیم، بسیار در برابر آن آسیب‌پذیریم. در لحظاتی حتی میل ما به بقا و حفظ زندگی‌مان هم می‌تواند مقهور این غم بزرگ شود.
با این همه، در این سوگ هم می‌توانیم تلاش کنیم که از خودمان و دیگرانِ در سوگ، مراقبت کنیم، حتی اگر آدم‌های زیادی دور‌وبرمان نیستند با کسانی که در خانه هستند یا با آشنایان، هر روز می‌توانیم به‌صورت تلفنی حرف بزنیم. از تجربه درد و رنجی که این فقدان برایمان به‌وجود آورده است، بنویسیم و با دوستانمان به اشتراک بگذاریم. گوشه‌ای از خانه‌مان را به او و یادگاری‌هایش اختصاص دهیم. عکسش را در آنجا بگذاریم و به خودمان فرصت دهیم تا با او حرف بزنیم. به دیگران فرصت بدهیم تا مدام با ما در تماس باشند و به احساسات و عواطف ما دسترسی داشته باشند. روز‌های قرنطینه کرونا، روز‌های فاصله‌گیری فیزیکی است نه عاطفی و فرد سوگوار بیش از همیشه نیازمند مراقبت است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->