برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند رفاقت طولانی پرستاران با جانبازان در آسایشگاه توان‌بخشی جانبازان امام خمینی (ره) مشهد | اینجا همه یک خانواده‌ایم اورژانس مشهد در ۵ ماه نخست ۱۴۰۳ به حدود ۱۴۶ هزار نفر امدارسانی کرد
سرخط خبرها

فرار زن جوان از خانه شوهر پیر و قمارباز

  • کد خبر: ۲۴۲۸۷۴
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۰
فرار زن جوان از خانه شوهر پیر و قمارباز
زن بسیار جوانی که از خانه همسرش فرار کرده بود، خود را به کلانتری رساند و از ماموران پلیس کمک خواست.

به گزارش شهرآرانیوز، زن ۱۸ ساله‌ای که با اضطراب و وحشت اطراف خود را می‌پایید و می‌ترسید کسی او را تعقیب کرده باشد، وارد کلانتری پنجتن مشهد شد و بعد از اینکه کمی آرام گرفت، مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نشست.

او در حالی که بغضش ترکیده بود، قصه تلخ زندگیش را اینگونه بازگو کرد: من اعتیاد پدرم را عامل بدبختی‌هایم می‌دانم، اما نمی‌توانم او را دوست نداشته باشم. پدرم نه‌ تنها معتاد بود و من و ۴ خواهر دیگرم را مدام کتک می‌زد، بلکه نسبت به اعضای خانواده‌اش نیز بی‌تفاوت بود و ما به سختی روزگار می‌گذراندیم تا جایی که مادرم به خاطر رفتار‌های نابخردانه پدرم سکته کرد و از دنیا رفت.

آن زمان من ۵ سال بیشتر نداشتم و از همان دوران کودکی مجبور شدم از خواهران کوچک‌ترم مراقبت کنم و مخارج آنها را به عهده بگیرم. نوجوان بودم که ناگهان پدرم از من خواست با یکی از دوستان هم‌بساطیش ازدواج کنم. آن موقع اگرچه خیلی معنای زندگی مشترک را نمی‌فهمیدم، اما نمی‌توانستم با مردی ۵۶ساله ازدواج کنم، به همین خاطر مخالفت خود را ابراز کردم. اما پدرم با تهدید و اجبار بالاخره مرا پای سفره عقد نشاند و با اسحاق ازدواج کردم.

با آنکه زندگی مشترکمان آغاز شده بود و من هم در ۱۸سالگی قرار داشتم، خیلی سعی کردم به صورت توافقی از اسحاق طلاق بگیرم، ولی همه تلاش‌هایم بیهوده بود و اسحاق قصد نداشت از من جدا شود. در همین حال او شب‌ها بساط قماربازی راه می‌انداخت و بسیاری از دوستانش تا پاسی از شب به خانه ما می‌آمدند و به نوبت با یکدیگر شرط‌بندی می‌کردند. هر کسی بازی قمار را می‌باخت، باید هزینه‌های مصرف مواد مخدر دیگر هم‌بساطی‌ها را می‌پرداخت.

این شیوه گذران روزگار من در خانه اسحاق بود، ولی هیچ کاری نمی‌توانستم برای رهایی از این وضعیت انجام بدهم. به جای آنکه خانه مأمنی برای آرامش و آسایش باشد، حالا به سوهان روحم تبدیل شده بود و بسیار از این شرایط زجر می‌کشیدم.

در یکی از همین شب‌ها شوهرم همه دارایی‌هایش را پای قمار باخت و مجبور شد تمام پس‌اندازهایش را به طلبکاران بدهد. من هم که دیگر تحمل این اوضاع وحشتناک را نداشتم به ناچار همه لوازم شخصیم را درون کوله پشتی ریختم و شب هنگام به آرامی از خانه فرار کردم، ولی جایی برای رفتن نداشتم. از سوی دیگر می‌ترسیدم در دام خلافکاران گرفتار شوم. این بود که تا صبح صبر کردم و در خیابان‌ها و پارک‌ها راه رفتم تا اینکه هوا روشن شد.

با نگرانی و وحشت خودم را به مرکز انتظامی رساندم، چون می‌دانستم در کلانتری‌ها مراکز مشاوره وجود دارد و می‌توانم به آنها اعتماد کنم. اکنون نیز از شما می‌خواهم مرا یاری کنید تا تصمیم درستی برای آینده بگیرم.

در پی اظهارات این زن جوان و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جعفرخانی (رئیس کلانتری پنجتن مشهد) بررسی‌های کارشناسی و اقدامات روان‌شناختی این ماجرا در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->