برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند رفاقت طولانی پرستاران با جانبازان در آسایشگاه توان‌بخشی جانبازان امام خمینی (ره) مشهد | اینجا همه یک خانواده‌ایم اورژانس مشهد در ۵ ماه نخست ۱۴۰۳ به حدود ۱۴۶ هزار نفر امدارسانی کرد
سرخط خبرها

مادرها، تاجران عاشق‌پیشه‌ای هستند

  • کد خبر: ۲۰۳۸۶۵
  • ۱۳ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۹
مادرها، تاجران عاشق‌پیشه‌ای هستند
آزاده چشمه سنگی - نویسنده

محمدرضا رحمانی در میان یکی از ترانه‌هایش می‌گوید: حالا اشک‌هایت را پاک کن/ تا برایت از نسلی بگویم/ که کلید خانه‌اش را گم کرده است/ از پاییز، که در روز‌های دنیا راه می‌رود/ و از مادرم، /که شب را زیر سپیدی گیسوانش پنهان می‌کند/ تا من نترسم! و من خیلی وقت‌ها اشک‌هایم را پاک می‌کنم و به مو‌های جوگندمی مادر‌ها فکر می‌کنم. به آن رشته‌های روشن نور که هرکدام بهای روزگار دوره جوانی‌شان بوده است. تار‌به‌تار مو‌های مادران، عین ریسه‌های سپید روشنایی، جوری هراس را از سیاهی شب‌های دلهره‌آورمان دور کرده که ما هرگز به یاد نمی‌آوریم آن‌ها هم روزی جوانان باطراوت و زیبایی بوده‌اند که بار‌ها با تماشای سیاهی موهایشان برابر آینه لبخند می‌زده‌اند.

مادرها، تاجران عاشق‌پیشه‌ای هستند. جوانی خود را حراج می‌کنند در برابر عشق. آن‌ها از همان نخستین احساس تکانه‌های جنین در دلشان، هستی خود را بی‌دریغ به آدمی که هرگز ندیده‌اند نثار می‌کنند. مادرها، فارغ که می‌شوند، نه فقط یک نوزاد که تمام قلب خود را در آغوش می‌گیرند. آن‌ها تا روزی که زنده‌اند دارند از قلب خود محافظت می‌کنند. قلبی تپنده که برابر چشمانشان راه می‌رود، می‌خندد، گریه می‌کند و آخ اگر گریه کند، رنج ببرد، زمین بخورد. آن‌وقت هر بار رشته‌ای از گیسوان سیاه خود را به سپیدی گره می‌زنند به امید شفا.

سیصد‌و‌شصت‌و‌پنج روز سال را هم اگر به نام مادران قیام کنیم، باز هم در معامله با این تاجران عاشق‌پیشه، به مال‌باختگانی می‌مانیم که به اندک بهایی، عشق را در طبق مناسبت‌ها گذاشته و مشت مشت زیره به کرمان برده‌اند. غافل از آنکه بشر هنوز با آن همه ادعای پیشرفت، راهی نیافته است تا سیاهی را به خرمن گیسوان روشن مادر‌ها برگرداند. هنوز هیچ اکسیری از میان چروک‌های ریز و درشت پیشانی مادر‌ها عبور نکرده است تا غبار زمان را از قرص صورتشان بروبد.

یک بار جایی خوانده بودم: «انگار خدا مادر‌ها را خلق کرده تا به بشر ثابت کند خواب، یک نیاز ضروری برای بدن نیست.» راست می‌گفت. مادرها، برای ادامه حیات، بسته به عشق‌اند. چه بسیار مادرانی که شب‌های بسیار خوابیده‌اند به امید دیدار دوباره فرزندهایشان. اما به پهنای اندوه پنهان در سینه‌شان، لبخند می‌زنند، مثل شب که زیر سپیدی گیسوانشان پنهان می‌کنند تا ما نترسیم. آه که مادر‌ها چه تاجران عاشق‌پیشه‌ای هستند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->