۱۷ مصدوم در حوادث ترافیکی خراسان رضوی امروز چهارشنبه (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) ماجرای ضرب و شتم کودکان در یکی از مراکز بهزیستی و تعطیلی این مرکز متخلف (چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳) ریزش معدن در ارزوییه کرمان حادثه آفرید + جزییات(چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳) آیا پرونده «امیر تتلو» به دادگاه تجدید نظر خواهد رفت؟ دستگیری متهم تحت تعقیب در مشهد (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) توزیع موادمخدر در پوشش خانواده در مشهد (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) رشد بیش از ۱۷ درصدی کشف جرائم به‌وقوع‌پیوسته، توسط کارآگاهان پلیس کشور آتش‌سوزی مخزن سوخت کوره آهنگری در مشهد یک مصدوم بر جای گذاشت (چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳) اصلاحات احتمالی کنکور چه زمانی اعمال خواهد شد؟ آغاز اعزام عمره از امروز (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) ضبط خودرو پورشه به ارزش ۱۳۳ میلیارد ریال در مشهد آتش‌سوزی منزل مسکونی در خیابان کوهسنگی مشهد + تصاویر جلوگیری از ادامه فعالیت معلم‌بلاگر‌ها در مدارس ورود بیش از یک میلیون و ۳۲۲ هزار دانش‌آموز به دوره اول متوسطه پرونده میزبانی استقلال و پرسپولیس در مشهد دوباره به جریان افتاد | قفل در‌های ورزشگاه امام رضا(ع) باز می‌شود؟ نظر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره مصوبه کنکور بازنشستگان حساب خود را چک کنند | یک میلیون تومان علی‌الحساب متناسب‌سازی برای بازنشستگان لشکری واریز شد (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) اورژانس مشهد با کمبود ۱۰۰ دستگاه آمبولانس مواجه است رئیس جمعیت هلال احمر ایران: حال عمومی سفیر ایران در لبنان خوب است + فیلم پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (چهارشنبه، ۲۸ شهریور ۱۴۰۳) | وزش باد و خیزش گردوخاک در جنوب و شرق استان ترافیک پرحجم اول مهر ۱۴۰۳ در انتظار مشهدی‌ها فعالیت بدون مجوز صد‌ها صرافی رمزارز در داخل کشور «جشن جوانه‌ها» ویژه هفتمی‌ها همزمان با سراسر کشور در مشهد برگزار شد (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) + ویدئو
سرخط خبرها

کاملا قرینه و تا ابد زیبا

  • کد خبر: ۱۸۸۰۴۶
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۰
کاملا قرینه و تا ابد زیبا
واقعا آدم چرا باید برود، حتی بدون درد و خون ریزی، یک کاری کند که دیگر تا آخر عمر آرایش داشته باشد؟ ترسناک نیست؟

یکی از سرگرمی‌های من خواندن دفترچه‌های تبلیغاتی‌ای است که هر چند وقت یک بار چند تا از آن‌ها را می‌اندازند توی حیاط خانه ها. دیشب هم که از راه رسیدم یکی اش را برداشتم با خودم آوردم تو  و در فاصله جوش آمدن آب برای اینکه یکی از این سوپ‌های آماده  را بریزم توش و تا خیس خوردن تربچه‌ها و جعفری‌ها توی آب خنک، شروع کردم به ورق زدن و خواندنش. راستش هر چه بیشتر خواندم و ورق زدم بیشتر شک کردم. شک کردم که ما غیرعادی هستیم یا بقیه؟ ما یک چیزی مان می‌شود یا بقیه؟ ما هم نه، چرا از طرف خودم حرف نمی‌زنم؟ من یک چیزی ام می‌شود یا بقیه؟

موقعیت‌هایی هست که آدم را وادار به این سؤال می‌کند. یکی اش وقتی است که به موقع و سر همان ساعتی که قرار بوده جایی باشی، آنجا باشی. یکی اش وقتی است که چراغ عابر قرمز است، هیچ ماشینی، اما در رفت وآمد نیست، ولی تو هم از خیابان رد نمی‌شوی و همین طوری مثل تیر چراغ برق ایستاد ه‌ای تا چراغ سبز شود. یکی اش وقتی است که سریال‌های ملودرام تلویزیون را تماشا می‌کنی.

یکی اش وقتی است که برای یارانه ثبت نام نمی‌کنی و یکی اش وقتی است که همین دفترچه‌های تبلیغاتی را می‌خوانی: «جدیدترین و طبیعی‌ترین روش هاشور و قرینه سازی ابرو. انواع مش و لایت در توناژ‌های فوق تصور: فیروزه ای، فسفری، لجنی، پرتقالی، یخی، جیغ و مات. محوکردن ابرو و قرینه سازی، فروش مو‌های طبیعی: کیلویی، دسته ای، شاخه ای. لاک ناخن دائمی با حفظ کیفیت، صاف کردن دائمی مو. میکاپ کودکان همراه با آموزش. خدمات مژه. خط چشم دائم، خط لب دائم، آرایش دائم بدون درد و خون ریزی.»

واقعا آدم چرا باید برود، حتی بدون درد و خون ریزی، یک کاری کند که دیگر تا آخر عمر آرایش داشته باشد؟ ترسناک نیست؟ صبح بیدار می‌شوی، چشم هایت پف دارد و موهایت انگار در رطوبتِ ۹۸ درصد بوده اند توی هم پیچیده و گره خورده و دهانت بوی باکتری می‌دهد، ولی آرایش داری. حتی توی فیلم‌ها هم این طوری نیست. از پله افتادی. نازک نی پای راستت ترک برداشته یا بدتر از آن رباط پای چپت پاره شده، توی گچی، با چوب زیر بغل و رنگ به رو نداری، ولی آرایش داری.

داری چک نقد می‌کنی، از تره بار می‌آیی و آرایش داری. داری به دخترت نگاه می‌کنی و دلت می‌خواهد بهش بگویی که وقتی این قدر خودش است چه قدر دوستش داری یا برعکس بهش بگویی «چرا این کار را با خودت می‌کنی؟ تو که خوبی»، ولی آرایش داری و ابروهایت را به روشِ محوکردن یا هاشور یا یک روش عجیب دیگر برای همیشه قرینه کرده اند. ترسناک نیست؟ اصلا خود «برای همیشه قرینه بودن» ترسناک
نیست؟ غیر طبیعی نیست؟ شاید هم همین الان کسانی دارند می‌پرسند «خب چه اش است؟ این‌ها که خوب است».

نمی‌دانم. این را می‌دانم که یکی از غیرقرینه‌ترین صورت‌های ممکن را دارم و این را می‌دانم که مثل خیلی‌ها از چیز‌هایی در ظاهرم ناراضی ام، ولی این را هم می‌دانم که هیچ وقت خودم را دست هیچ کدام از این روش‌های بدون درد و خون ریزی که در کارِ تولید آدم‌های کاملا قرینه و تا ابد زیبا هستند نخواهم داد. شاید اشتباهی ام. شاید ما اشتباهی هستیم. هر چه بیشتر دور و برم را نگاه می‌کنم بیشتر شک می‌کنم. شک می‌کنم که من مشکل دارم یا بقیه؟ موقعیت‌هایی هست که آدم را وادار به این سؤال می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->