تا پایان سال ۱۴۰۳ درِ سه خانه تاریخی مشهد به روی مردم باز می‌شود مشهد در سطح ملی و بین‌المللی، «شهر دوست‌دار خانواده» معرفی شود محدودیت‌های ترافیکی مشهد در رژه روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ اعلام شد گلایه‌مندی شهروندان از طرح ویژه سازمان اتوبوس‌رانی مشهد | ماجرای نیم‌دور پیشگیری از وقوع حوادث با آموزش‌های شهروندی رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: همراهی مردم با مدیریت شهری مهم ترین رکن توسعه شهری است رئیس شورای عالی استان‌ها: هفت‌ساله شدن، بهره‌وری شوراهای اسلامی شهر را افزایش می‌دهد اعمال‌قانون ۱۹۹۱ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۵ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) مترو مشهد روز شنبه (۳۱ شهریور ۱۴۰۳) رایگان است سرویس‌دهی صلواتی اتوبوس‌های درون‌شهری مشهد در روز میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و اول مهرماه با اجرای طرح انتقال پساب به غرب مشهد مشکل کم‌آبی رفع می‌شود | پایان سراب، در مسیر سیرآب نصب و راه‌اندازی دستگاه آب‌شیرین‌کن در ۹ روستای مشهد آیا تجربه بافت تاریخی یزد برای مشهد مفید است؟ لزوم بازنگری در محدودیت‌های درآمدی شهرداری‌ها اعمال‌قانون ۱۸۰۹ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۸ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) آمادگی کامل حوزه حمل‌ونقل و ترافیک شهری مشهد هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ خراسان‌رضوی، رتبه اول به‌روزرسانی اسناد اجاره‌ای در کشور + فیلم مشارکت بی‌سابقه مردم مشهد در اجرای پروژه‌های شهری مشهد، قله نهضت آسفالت کشور ترافیک سنگین در بزرگراه شهید چراغچی، خیابان امام‌خمینی(ره) و پیرامون حرم امام‌رضا(ع) (۲۸ شهریور ۱۴۰۳) شهردار مشهدمقدس: دستگاه حفار تونل خط ۳ متروی مشهد به زودی وارد قاسم‌آباد می‌شود گل‌های پاییزی به زودی میهمان مشهد می‌شوند 
سرخط خبرها

رؤیای شیرینِ دور میدان گاراژدار‌ها

  • کد خبر: ۱۷۹۶۴۴
  • ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۵
رؤیای شیرینِ دور میدان گاراژدار‌ها
سطر‌هایی درباره اینکه آغاز سفر از جایی است که شهر تمام می‌شود.

شاید خیال کنید «پایانه»‌ها نقطه آغاز سفر هستند، جایی که اتوبوس‌ها با آن بوی آشنای دود گازوئیل، ردیف شده اند کنار هم. اما نه، سفر از جایی شروع می‌شود که شهر به پایان می‌رسد. شهر، با همه شلوغی‌ها و بند‌های نامرئی که با آن شهروندانش را به ماندن مجاب می‌کند. ازین منظر، دور «میدان گاراژدارها» نقطه مناسب تری است برای آغاز سفر.

شاید برای همین هم هست که انبوه ماشین‌های سفری، در حاشیه میدان ردیف شده اند و آدم‌ها را به سفر می‌خوانند. به رفتن. نیشابور، سرخس، تربت حیدریه، تربت جام، تایباد، دوغارون، هرات و هزار و یک مقصد دیگر. صبح‌ها وقتی راهی رسیدن به محل کار هستم، رؤیایی شیرین از همین دور میدان گاراژدار‌ها سوار ماشینم می‌شود. می‌پرسد: نمی‌شود ناگهان همه قول و قرار‌های کاری را کنار بگذاری و آزاد و سبک، سوار یکی از همین ماشین‌ها بشوی و راه بیفتی سمت مقصدی نامعلوم در جاده‌هایی دور دست؟!

شک ندارم که خیلی‌های دیگر هم این رؤیای شیرین را دیده اند که همیشه همان طرف‌ها قدم می‌زند. آن آدم رها، که زیر پوست تن تک تکمان نفس می‌کشد، هروقت دور میدان گاراژدار‌ها می‌رسد، بی خیال ما و مناسبات کاری مان، راهش را کج می‌کند سمت ماشین‌های سفری. می‌گردد ببیند کدامشان آماده راه افتادن هستند.

سوارش می‌شود و به راننده می‌گوید برویم؛ بعد فرو می‌رود در صندلی ماشین و چشم می‌دوزد به آدم‌های مسافر، به راننده ها، به دکه‌ای که چای و آبجوش دارد، و هوایی را نفس می‌کشد که پر است از وسوسه‌های رفتن... ساعتی بعد در میانه راه پیاده می‌شود، جایی دور از همه مقصدها. کوله اش را می‌اندازد روی شانه اش و راه می‌افتد سمت جایی که نمی‌داند کجاست، فارغ از همه پیش بینی‌ها و برنامه ریزی‌های ملال انگیز و حوصله سربر. چقدر شهر به دور میدان گاراژدار‌ها نیاز دارد. به حاشیه پلیس راه در جاده توس. به اول بولوار بهمن. به جایی که آدم‌ها را راهی سفر می‌کند. فارغ از همه آن بند‌های نامرئی، پهلو به پهلوی آن رؤیای شیرین که همیشه همان طرف‌ها قدم می‌زند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->