طوفان ایتالیا بیش از ۱۰۰۰ نفر را از خانه‌هایشان فراری داد مرگ دردناک راننده خودرو ۴۰۵ در محور اسفراین بر اثر آتش گرفتن خودرو کشف ۴.۵ میلیارد ریال ارز قاچاق در تایباد برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست
سرخط خبرها

آزار و اذیت دختر جوان در مشهد توسط ۳ پسر شیطان صفت

  • کد خبر: ۱۴۳۰۰۸
  • ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۳
آزار و اذیت دختر جوان در مشهد توسط ۳ پسر شیطان صفت
یکی از متهمان گفت: مصرف مشروبات الکلی روزگارم را سیاه کرد و در واقع حال خودم را نمی‌فهمیدم و رفتارهایم دست خودم نبود؛ چرا که اگر عاقلانه می‌اندیشیدم به خواست هوس آلود دوستم توجهی نمی‌کردم و این رفتار‌های تبهکارانه را با ربودن آن دختر انجام نمی‌دادم ...

به گزارش شهرآرانیوز، جوان ۲۵ ساله‌ای که یکی از همدستانش با تیراندازی پلیس در بیمارستان بستری شده و خود نیز به همراه یکی دیگر از دوستانش پشت میله‌های بازداشتگاه کلانتری معراج مشهد قرار گرفته است، درباره سرگذشت سیاه خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: پدرم کارگر روزمزد ساختمانی است و با زحمت و تلاش شبانه روزی مخارج زندگی ما را تامین می‌کرد. من هم که تک پسر خانواده بودم اطرافیانم بیشتر از خواهرانم به من توجه می‌کردند، ولی به دلیل مشکلات مالی تا کلاس سوم راهنمایی بیشتر درس نخواندم و ترک تحصیل کردم؛ چرا که دوست داشتم زودتر وارد بازار کار شوم و برای خودم درآمدی داشته باشم. آن زمان یکی از دوستانم که زودتر از من درس و مدرسه را رها کرده بود به شغل کاشی کاری مشغول بود به همین دلیل من هم در کنار او شاگرد کاشی کاری شدم. در این شرایط بود که به مصرف مشروبات الکلی روی آوردم و قدم در مسیر بیراهه زندگی گذاشتم. در آن روز‌ها با دوستانم به بهانه‌هایی مانند خستگی دور هم می‌نشستیم و بساط مشروبات الکلی را پهن می‌کردیم. حالا دیگر خلافکاری هایم شروع شده بود، اما خودم نمی‌فهمیدم که در مسیر اشتباه قدم برمی دارم. خلاصه یک روز که از سرکار به منزل بازمی گشتم دو جوان را در مسیر مدرسه دخترانه دیدم که مزاحم یک دختر نوجوان شده بودند من هم برای خودنمایی و احساس غرور، به کمک آن دختر رفتم و او را تا نزدیکی منزلشان همراهی کردم. سپس شماره تلفنم را به او دادم که اگر فرد دیگری برایش مزاحمت ایجاد کرد با من تماس بگیرد. این ماجرا موجب آشنایی و ارتباط خیابانی من و «سپیده» شد.

بعد از مدتی به خدمت سربازی رفتم، اما در همان اولین روز‌های دوره آموزشی از پادگان فرار کردم و دیگر به خدمت سربازی نرفتم در این هنگام مصرف سیگار را هم به خلافکاری هایم افزودم و به مشهد بازگشتم. ارتباط من و «سپیده» در حالی حدود چهار سال طول کشید که من قصد داشتم با او ازدواج کنم، ولی مادرم به شدت مخالف این ازدواج بود به طوری که مرا تهدید کرد بین او و سپیده یکی را انتخاب کنم! من هم به ناچار دور آن دختر را خط کشیدم تا این که در ۲۰ سالگی با دختری ازدواج کردم که شناختی از او نداشتم و با تایید یکی از آشنایان پای سفره عقد نشستم! اما هنوز یک سال بیشتر از آغاز زندگی مشترکمان نگذشته بود که احساس کردم همسرم فقط در فضا‌های مجازی زندگی می‌کند و دوستانی در گروه‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی دارد. این سوء ظن‌ها به جایی رسید که یک روز او را به شدت کتک زدم و «شبنم» هم با قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت. در نهایت نیز تقاضای طلاق داد. در کشاکش این اختلافات خانوادگی و به دلیل تالمات روحی و روانی که داشتم نزد یکی از دوستانم رفتم که تعمیرگاه خودرو دارد. سپس به اتفاق هم به منزل مجردی یکی دیگر از دوستان مشترکمان رفتیم و بساط مشروب خوری را پهن کردیم.

بعد از آن در حالی که من به توصیه آن‌ها یک قرص هم خورده بودم و حال طبیعی نداشتم هر سه نفر سوار خودروی دوستم شدیم تا دوری بزنیم. در این هنگام ناگهان یکی از دوستانم دختری را به طور اتفاقی در خیابان دید که در گذشته با او ارتباط داشت. او در حالی که دختر مذکور را نشانم می‌داد به من گفت: می‌توانی او را سوار کنی؟! من هم بدون تامل از خودرو پیاده شدم و به زور و تهدید آن دختر جوان را درون خودرو انداختم و در تاریکی شب به طرف یکی از روستا‌های حاشیه بزرگراه آسیایی حرکت کردیم. سپس دوستم خودرو را در گوشه‌ای خلوت پارک کرد. در این شرایط که «هوس» چشمانمان را کور کرده بود و حال طبیعی هم نداشتیم تصمیم گرفتیم به آن دختر تعرض کنیم، ولی از آزار و اذیت‌های او چیزی به خاطر ندارم فقط می‌دانم که وقتی او را در تاریکی شب به محل سکونتش رساندیم من او را تهدید کردم که اگر چیزی از این ماجرا به کسی بگوید روزگارش را سیاه می‌کنم! بعد از آن هم نمی‌دانستم که آن دختر ماجرا را به پلیس گزارش داده است و ...، اما‌ای کاش ...

بازجویی‌های تخصصی از «تبهکاران هوسران» با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد «امیررضا فعال» (رئیس کلانتری معراج) در حالی توسط افسران زبده دایره اطلاعات کلانتری ادامه دارد که یکی از همدستان آن‌ها هنگام فرار از چنگ قانون مجروح شده است و در مرکز درمانی تحت مداوا قرار دارد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->