مرگ دردناک راننده خودرو ۴۰۵ در محور اسفراین بر اثر آتش گرفتن خودرو کشف ۴.۵ میلیارد ریال ارز قاچاق در تایباد برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند
سرخط خبرها

مرهم باشیم بر زخم‌های یک خانواده

  • کد خبر: ۱۰۵۰۴۱
  • ۲۷ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۶
مرهم باشیم بر زخم‌های یک خانواده
با وجود گذشت چند روز از حادثه آتش سوزی در منزل مرد نابینای مشهدی، این خانواده همچنان چشم انتظار کمک هستند.

محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ در قهوه‌ای را مادر خانواده باز می‌کند. از همان گوشه حیاط کوچکشان که لاشه یخچال سوخته افتاده، مشخص است حادثه‌ای بزرگ در این خانه رخ داده است. وضع خانه از آن چیزی که در قاب دوربین ثبت شده بود، اسفناک‌تر است. آتش تمام زندگی نداشته شان را سوزانده بود. با وجود گذشت چندین روز از حادثه آتش سوزی، هنوز هیچ کمکی به دستشان نرسیده، علتش هم گم شدن یا سوختن تنها گوشی تلفن همراه دکمه‌ای شان در روز حادثه بوده است، تا جایی که ما نیز مجبور شدیم برای ارتباط گرفتن با این خانواده راهی محل زندگی شان شویم، جایی که اعضای یک خانواده در این روز‌های ماه رمضان مجبور به زندگی در خانه‌ای نیمه سوخته و بدون یخچال هستند.

وقتی هدفم از حضور در خانه شان را شنیدند، آن قدر حجب و حیا داشتند که هیچ حرفی از کمبود‌ها نزنند. بیشتر صحبت‌ها درباره بیماری محدثه پنج ساله می‌چرخید. دخترکی که از حدود دو سال قبل مشخص شده دارای بیماری خونی است و جزو بیماران خاص دسته بندی شده است.
این خانواده تحت پوشش یکی از مؤسسات حمایتی دولتی هستند. مادر خانواده درگوشی به طوری که همسرش نشوند، از مبلغ ماهیانه اندکی می‌گوید که به این خانواده پرداخت می‌شود (چیزی در حد خرید نان ماهانه) و برای امرار معاش، مادر با از خودگذشتگی اقدام به خواندن نماز قضا و گرفتن روزه استیجاری می‌کند.
شاید بشود با همین مبلغ هم چرخ زندگی شان بچرخد، اگر بیماری محدثه نبود.

درمان سنگین محدثه با دارو‌هایی که خانواده توان پرداخت قیمت آن را نداشته، آن‌ها را به سمت همان سازمان حمایتی می‌برد و با دوندگی زیاد، بالأخره اسم آن‌ها در فهرست بیماران تحت پوشش قرار می‌گیرد و آن‌ها ماهانه دارو‌ها را به صورت رایگان دریافت می‌کنند. اما مشکل اینجاست که دارو‌های یخچالی محدثه در آتش سوخته است و باید برای ادامه درمان به زودی این دارو‌ها تهیه شود، البته مهم‌تر از آن داشتن یخچالی برای نگه داشتن داروهاست.

وقتی صحبت در راستای بیماری محدثه طولانی می‌شود و دخترک هم درون ننوی پارچه‌ای دست سازِ آویزان از ستون وسط خانه تا چارچوب در، همه حرف‌ها را می‌شنود، مادر با جمله‌ای مهربانانه خطاب به دخترک به همه مان تلنگر می‌زند: «البته محدثه خیلی زود خوب خوب می‌شود.»

به سراغ روز حادثه می‌رویم، پدر خانواده که روشن دل است و بدون سمعک نیز نمی‌تواند به راحتی بشنود، درباره حادثه می‌گوید: داشتم نماز می‌خواندم که صدای آتش آتش بچه‌ها را شنیدم. اول فکر کردم بچه‌ها توی آتش گرفتار شده اند، صدایشان که زدم خودشان را به من رساندند. محدثه می‌گفت که آتش اطراف یخچال فواره می‌زند. وقتی شنیدم یخچال آتش گرفته، خودم را به آشپزخانه رساندم و سریع روفرشی را جمع کردم و یخچال که داغ شده بود را روی زمین به جهت مخالف کابینت‌ها خواباندم تا آتش به کابینت‌ها نرسد، می‌ترسیدم سمعکم بیفتد، چون خیلی گران است و دیگر نمی‌توانیم بخریمش، برای همین با بچه‌ها به سمت حیاط دویدیم. بعد هم آتش نشانان آمدند و حالا هم که بهتر از من وضع زندگی مان را می‌بینید.

انتشار اولیه گزارش سوختن خانه این خانواده با عنوان «آتش خانه مرد نابینای مشهدی را سوزاند» موجی از خیرخواهی شهروندان را به همراه داشت.

موسسه شهرآرا آمادگی دارد تا کمک‌های شهروندان را به صورت مستقیم به دست این خانواده برساند. شهروندان می‌توانند در تماس با روزنامه شهرآرا به شماره ۳۷۲۴۳۱۱۰ در این امر خداپسندانه به مقدار وسعشان سهیم شوند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->