صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌وگو با اعضای باند مسلح زمین‌خواری در مشهد

  • کد خبر: ۲۳۰۷۲۶
  • ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۴
گفتگو با اعضای باندی که زمین‌های دیگران را در مشهد با جعل سند می‌فروختند.

به گزارش شهرآرانیوز، از یک تیراندازی در خیابان محمدآباد مشهد شروع شده بود، جایی که دو گروه با هم درگیر شده بودند و یکی از زخمی‌ها به بیمارستان سینا منتقل شده بود. اما ماجرا به همین جا ختم نشده و گروهی به هواخواهی فرد مصدوم و گروهی دیگر برای پیگیری ادامه دعوا مقابل بیمارستان حاضر شده که کار به تیراندازی کشیده بود.

با حضور مأموران انتظامی در محل، تعدادی از متهمان دستگیر و مشخص می‌شود که فرد مصدوم از سوی مأموران کلانتری میرزاکوچک‌خان نیز به اتهام تیراندازی تحت تعقیب بوده است و به جرم سندسازی در سه دادگاه پرونده باز دارد و این‌گونه پلیس توانست اعضای یک باند را که اقدام به سندسازی برای زمین‌های دیگران کرده و می‌فروختند، دستگیر و این باند را متلاشی کند.

ماجرای این تیراندازی‌های شرورانه به چندی پیش بازمی‌گردد. جایی که متهم اصلی پرونده در خیابان محمدآباد ۲۵ در پی اختلافات ملکی با عده‌ای دیگر وارد نزاعی خیابانی می‌شود و پس از زخمی‌شدن به بیمارستان منتقل می‌شود، اما با تیراندازی مقابل بیمارستان، با دستور سردار احمد نگهبان، جانشین فرمانده انتظامی خراسان‌رضوی، نیرو‌های پلیس اطلاعات و امنیت عمومی (پاوا) مشهد وارد عمل شده و متهمان را دستگیر کردند.

بررسی‌های بعدی این پرونده زیر نظر سرهنگ مهدی کسروی، رئیس پشتیبانی عملیات پاوا شهرستان مشهد، نشان داد که سه نفر از دستگیرشدگان با هم برادر هستند و با شگرد مرموزانه‌ای با شناسایی زمین‌های افتاده در سطح شهر، اقدام به سندسازی و تصرف عدوانی کرده و این زمین‌ها را به دیگران می‌فروشند.

در واقع علت نزاع آنها نیز بر سر میزان کمیسیون یکی از همین زمین‌ها در خیابان محمدآباد بوده است که منجر به تیراندازی و حضور پلیس می‌شود. مأموران در این پرونده پنج متهم را دستگیر می‌کنند و از آنها یک اسلحه کلت کمری و یک قبضه سلاح شکاری وینچستر کشف می‌کنند. بعد از این مشخص می‌شود که متهم اصلی این پرونده به نام «مسعود. خ» از دو ماه قبل، از سوی مأموران کلانتری میرزاکوچک‌خان به اتهام شرارت و تیراندازی شبانه تحت تعقیب بوده است. 

ما کاسب هستیم

اسمت چیست و چرا دستگیر شده‌ای؟
«مسعود. خ» هستم و به اتهام نزاع دستگیر شده‌ام.

علت درگیری‌تان چه بود؟ 
اختلاف سر کمیسیون ملک بود، او (طرف دیگر درگیری) فکر می‌کرد ما معامله را جوش داده‌ایم و کمیسیون او را نداده‌ایم و ما فکر می‌کردیم او چنین کاری کرده است که برای صحبت رفتیم ولی با هم درگیر شدیم.

اگر برای صحبت رفته بودید، چرا درگیر شدید؟
بعد از صحبت، آمدم سوار خودرو شوم و بروم و باقی صحبت‌ها بماند برای بعد، اما همین که در خودرو را باز کردم تا صحبت کنم، ناگهان از پشت با چاقو به من حمله کردند و زخمی شدم.‌

می‌گویند اسلحه همراه داشتی، درست است؟
خودم یک اسلحه کلت داشتم، ولی توی خودرو بود و استفاده نکردم.

اسلحه را از کجا تهیه کرده‌ای؟
از اطراف شهر خریدیم.

تا به حال با این اسلحه تیراندازی هم کرده‌ای؟
موقع درگیری اصلا فرصت استفاده پیدا نکردم و زخمی شدم و توی خودرو افتادم. دو روز پیش از درگیری رفته بودم اطراف شهر فردی آمد و گفت این اسلحه را آورده و پول لازم است که ۵ میلیون تومان خریدم. اصلا باهاش تیراندازی نکرده‌ام و اسلحه را پلیس گرفت.

از چه ناحیه‌ای زخمی شده‌ای؟
دستم چاقو خورده است و شکسته است.

شما چند برادرید؟
ما چهار تا برادریم.

از کی سندسازی برای زمین‌های دیگران را شروع کرده‌اید؟
ما سندسازی نمی‌کنیم، کاسب هستیم و خرید و فروش می‌کنیم. یکی از برادرانم خودرو می‌فروشد و من خودم هر چیزی که باشد خودرو، خانه و باغ خرید و فروش می‌کنم.

پرونده قبلی‌ات چه بوده؟
من یکی دو پرونده نزاع دارم.

سندسازی انجام نداده‌ای؟
نه، این اتهام را قبول ندارم.

چند روز است دستگیر شده‌ای؟
ده، دوازده روز است که دستگیر شده‌ام.

من فقط برای کمک رفته بودم

یکی دیگر از افرادی که به علت نزاع مقابل بیمارستان دستگیر شده است، «هادی. ف» است که معتقد است بی‌گناه دستگیر شده است.

تو چرا در این درگیری وارد شدی؟
من در خانه خواب بودم و همسرم زنگ زد که رفیقت مسعود آمده بیمارستان و چاقو خورده است و کسی بالا سرش نیست. من با برادرم رفتیم بیمارستان که دیدم مسعود روی تخت افتاده و کسی بالای سرش نیست.

سلاح همراه داشتی؟
ما اسلحه نداشتیم.

پس چه کسی تیراندازی کرد؟
اسلحه را «مرتضی. ن» آورده بود که طرف مقابل درگیری بود، ما اصلا مسلح نبودیم.

مرتضی به سمت کی تیراندازی کرد؟
وقتی برادر مسعود برای آوردن کارت بانکی‌اش رفت بیرون، موقعی برگشت که از سرش خون می‌ریخت. پرسیدم چرا زخمی شده‌ای؟ گفت که مرتضی با شمشیر حمله کرده است.

تو کی وارد دعوا شدی؟
من توی بیمارستان بودم که درگیری شروع شد. اصلا بیرون نیامدم و هیچ‌چیزی همراهم نبود. بعد که بیرون رفتم، دیدم که شیشه‌های خودرو من را هم خرد کرده‌اند. من فقط برای کمک رفته بودم و هیچ نقشی در دعوا نداشتم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.