درباره نویسنـده
امید مهدی نژاد

امید مهدی نژاد

شاعر و نویسنده

تعداد مطالب ۱۰۱

آخرین مطالب امید مهدی نژاد

حکایت ثروت و موفقیت و عشق روی نیمکت

حکایت ثروت و موفقیت و عشق روی نیمکت

زن دست هایش را شست و به دم در خانه رفت و در پشت در خانه سه پیرزن مهربان و خنده رو را مشاهده کرد که هرسه گیس بلند سفیدی داشتند.
کد خبر : ۲۵۰۷۲۶
۱۴۰۳/۰۶/۲۴ - ۱۳:۱۳
حکایت دیوانه متفاوت و دیوانه واقعا متفاوت

حکایت دیوانه متفاوت و دیوانه واقعا متفاوت

در سال‌های نه چندان دور و نه چندان نزدیک، در یکی از نواحی سردسیر، تیمارستانی وجود داشت که محل نگهداری کیس‌های پیچیده روان شناختی و دیوانه‌های بخصوص بود.
کد خبر : ۲۵۰۲۱۳
۱۴۰۳/۰۶/۲۰ - ۱۷:۲۳
حکایت خشم آنی و کره ارگانیک

حکایت خشم آنی و کره ارگانیک

در روزگاران قدیم مهندس جوانی پس از فارغ‌التحصیلی و گذراندن دوره خدمت، تصمیم گرفت با همکاری همسرش یک کسب‌و‌کار خانگی راه‌اندازی کند.
کد خبر : ۲۴۹۹۹۶
۱۴۰۳/۰۶/۱۹ - ۱۴:۰۱
حکایت انتقاد در روزگاران قدیم

حکایت انتقاد در روزگاران قدیم

روزی همسر مرد تنبل که از تنبلی‌های تئوریک و عملی آن تن لش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت با بهره گیری از آموزه‌های روان شناسی مدرن و با استفاده از روش غیرمستقیم، وی را متنبه نماید.
کد خبر : ۲۴۶۳۴۷
۱۴۰۳/۰۵/۳۰ - ۱۳:۲۲
حکایت پلنگ چال

حکایت پلنگ چال

مرد شکارچی که توقع یکهویی روبه رو شدن با پلنگ به آن بزرگی را نداشت، هول شد و تفنگ از دستش افتاد و رنگ از رویش پرید و چق چق شروع به لرزیدن کرد.
کد خبر : ۲۴۶۰۷۳
۱۴۰۳/۰۵/۲۹ - ۱۱:۲۲
حکایت برق کار نابهنجار

حکایت برق کار نابهنجار

حکیمی در پژوهشگاه حکمت و اندیشه مرکز نشر کلمات قصار کنفوسیوس مشغول سخنرانی بود که برق رفت.
کد خبر : ۲۴۵۶۶۰
۱۴۰۳/۰۵/۲۷ - ۱۳:۳۶
حکایت نکیسا و اسب پادشاه

حکایت نکیسا و اسب پادشاه

در روزگاران قدیم پادشاهی سلطنت می‌کرد که در قیاس با پادشاهان دیگر خیلی هم چیز بدی نبود.
کد خبر : ۲۴۵۳۵۰
۱۴۰۳/۰۵/۲۵ - ۱۴:۳۶
حکایت کله آشی پادشاه

حکایت کله آشی پادشاه

در یکی از زمان‌های گذشته پادشاهی بر سرزمین‌های شمالی حکومت می‌کرد که عصبانی و غضبناک بود.
کد خبر : ۲۴۴۸۳۲
۱۴۰۳/۰۵/۲۳ - ۱۶:۱۹
حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

اصلانشاه هفتم، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد.
کد خبر : ۲۴۴۱۸۳
۱۴۰۳/۰۵/۲۰ - ۱۳:۱۷
حکایت روباه و خروس و سگ و خر

حکایت روباه و خروس و سگ و خر

قرن‌ها پیش و در روزگار سلطان سنجر سلجوقی که نهمین سلطان امپراتوری سلجوقی و واپسین سلطان مقتدر سلجوقی بود و پس از او سلسله سلجوقیان رو به افول و خاک برسری نهاد، در یکی از قصبات شمال غزنین،  روباهی زندگی می‌کرد که بسیار حیله گر و مکار بود.
کد خبر : ۲۴۳۴۹۶
۱۴۰۳/۰۵/۱۶ - ۱۵:۳۶
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->