صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

 اول نوشته می‌خواهم روشن کنم که این یادداشت، تبلیغ یک نوشیدنی نیست. همان‌طوری که اصل قضیه هم تبلیغ نیست. بعد آن می‌روم سراغ اصل ماجرا. ماجرایی که با یک اسم شروع شده است. ولی اسم‌ها، فقط کلماتِ قراردادی بین آدم‌ها نیستند. قراردادی که مشخص می‌کند به فلان چیز بگوییم «قاشق» یا به فلان چیز از این به بعد بگوییم «اسب».
امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز - اول نوشته می‌خواهم روشن کنم که این یادداشت، تبلیغ یک نوشیدنی نیست. همان‌طوری که اصل قضیه هم تبلیغ نیست. بعد آن می‌روم سراغ اصل ماجرا. ماجرایی که با یک اسم شروع شده است. ولی اسم‌ها، فقط کلماتِ قراردادی بین آدم‌ها نیستند. قراردادی که مشخص می‌کند به فلان چیز بگوییم «قاشق» یا به فلان چیز از این به بعد بگوییم «اسب».
 
اسم‌ها روح دارند و گذشته‌ای را روی دوششان حمل می‌کنند. تاریخی که با حافظه جمعی خیلی از آدم‌ها رشد می‌کند، با آن‌ها بزرگ می‌شود و قوام می‌آید، ولی با مردن آن‌ها نمی‌میرد. «کوکا مشدی» یکی از همین اسم‌هاست. کوکا مشدی به‌ظاهر نوشابه است در حالی که فقط یک نوشابه نیست. یک تاریخ و یک حافظه جمعی است. تاریخی که قطره قطره در بطری جمع شده و مزه تند و شیرینش هنوز در ذائقه آدم‌هاست. نوشابه‌ای که کوکاکولا نیست و هست. مایع شیرین و گازدار و سیاهی که ذاتا با آن اسم پرطمطراق خارجی، توفیر می‌کند.
 
 
 
مارکی که تجمل و ثروت را به یاد می‌آورد و هیچ شباهتی با آن نوشابه‌ای که در ساندویچی‌ها با خوراک بندری می‌خورند ندارد. شباهتی به آن نوشابه‌های تگری در تشت‌های پر از یخ کنار خیابان‌ها و یا کنار استخر‌های شلوغ بچگی‌هامان ندارد. به آن نوشابه‌ای که بعد از بازی سر ظهر‌های تابستان از بقالی محل می‌خریدیم و دو نفری می‌نوشیدیم، شبیه نیست. شبیه خودش است. با طعم عجیب و گازدارش و صدای «دُبس» باز شدن سرش، که در هیچ نوشابه دیگری سراغ نداشتیم.
 
 
این واقعیت که خاطره جمعی ما از چیزی است که ذاتا متعلق به خودمان نیست، هیچ خللی در اصل ماجرا ایجاد نمی‌کند. چیزی که فقط مربوط به جغرافیای مشهد است و در هیچ نقطه‌ای از جهان هم پیدا نمی‌شود یا اگر هم پیدا بشود، لابد از مشهد آمده است. تاریخی که چکیده‌اش این‌بار با قلم‌مو نقش شده است و تجسم پیدا کرده است. نمایشگاه گروهی نقاشی «کوکا مشدی» در نگارخانه «ثالث تهران» همچین سرنوشتی را دنبال می‌کند. هنرمندان مشهدی، از دل تاریخ شفاهی نقش‌هایی را بیرون کشیده‌اند و روی بوم آورده‌اند که مال خودشان است.
 
 
 
نمایشگاهی که باید جای دیگری به غیر از مشهد برگزار می‌شد و شد. نمایشگاه با این نوشته شروع می‌شود. «جرعه‌ای که بنوشی، سیراب می‌شوی. چه تشنه باشی و چه نباشی. ربطی به عطش ندارد. یک رابطه نوستالژیک است. مشکی که باشد، کوکا است. این تعریف رنگی‌اش است. ولی نامش، طعمش و شکلش در وجود ما حضور دارد. مال ما شده، مال مشهد. نکته این است که کوکای ما با کوکای آن‌ها فرق دارد. کوکای ما کوکا مشهدی است. ترکیبی دارد که جایگاهش را در خاطره و ذهنمان نزدیک‌تر، صمیمی‌تر و فراتر از یک نوشیدنی می‌کند.» در این ضیافت رنگ و فرم، نقاشان مشهدی به دریافت‌های خودشان از این موضوع پرداخته‌اند.
 
 
محمود آزادنیا، فرشاد آل خمیس، مریم اشکانیان، فریدون امیدی، بهاره بابایی، افشین باقری، محمد جعفر پاکروان، علیرضا پویا، سمیه حجازی، فرشید داوودی، حجت سالار محمدی (بهجو)، رسول سلطانی، ایمان صادقی، مجید عسگری، جواد قنبرپور، افشین کوشا، علی محبوبی صوفیانی، مهدی میر باقری، زهرا نعمتی و عادل یونسی هنرمندان نقاشی هستند که در این نمایشگاه شرکت کرده‌اند. هنرمندانی که شکل ارتباطی و زاویه دیدشان هر چند با هم متفاوت است، ولی در همین حال یک موضوع را دنبال می‌کنند. ربط این آثار هم در رنگی است که غالب کار‌ها با آن کار شده‌اند. قرمز و مشکی رنگ‌هایی هستند که شبیه‌ترین تصویر ذهنی را از شیشه نوشابه به بیننده القا می‌کنند. این رنگ‌ها در کنار رنگ زرد جعبه‌های نوشابه، رنگ‌های ارتباطی کار‌ها با هم هستند.
 
 
شاید یکی از ویژه گی‌های این نمایشگاه اشاره‌ای دارد به خاطره جمعی نوشیدن نوشابه، خاطره‌ای که با دورهمی‌های مشهدی‌ها گره خورده است، اما امروز خیلی‌ها آن را فراموش کرده‌اند.

این ضیافت تماشا به همت محمد جعفر پاکروان و سعید نودهی تا روز ۲۱ بهمن در نگارخانه ثالث تهران برپاست.
 
 
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.